زمان جاری : جمعه 14 اردیبهشت 1403 - 9:21 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :




چت روم انجمن وان بکس

تعداد بازدید 85
نویسنده پیام



ارسال‌ها : 27
عضویت: 5 /8 /1391
محل زندگی: MASHAD
شناسه یاهو: hooman.1999
تشکرها : 11
تشکر شده : 8
سارا
معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ...
دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!
دخترک چونه ی لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد


زمانی فرا میرسد که باید رفت حتی اگر جای مشخص و مطمئنی در انتظارت نباشد
تنسی ویلیامز
--------
شما میگویید زمان میگذرد؟اوه نه! افسوس که زمان میماند و ما میرویم
هنری آستین دابسون
شنبه 06 آبان 1391 - 20:07
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از gangster به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: elias07 &




ارسال‌ها : 46
عضویت: 4 /8 /1391
محل زندگی: mashhad
سن: 15
شناسه یاهو: eliaselias211@yahoo.com
تشکرها : 25
تشکر شده : 15

پاسخ : 1 RE سارا
بدنم مور مور شد 

حاضرم واسه 4 چیز جونه قابلو بدم
خدا
وطن
خونواده و رفیق
یکشنبه 05 آذر 1391 - 04:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | سارا | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS